كاهش ميانگين سن بلوغ جنسي در ايران

ميانگين سن بلوغ جنسي در ايران در پسرها از 16 به 12 سال و در دخترها از 14 به 10 سال كاهش يافته است.

به گزارش واحد مركزي خبر، رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره كشور در نشست خبري گفت: تغيير الگوي تغذيه، افزايش گوشت هاي هورموني، تاثير برخي مواد و افزودني هاي شيميايي و از همه مهمتر هجمه دنياي مجازي تصاوير و مطالب غيرمجاز اينترنتي، گستره بلوغ جنسي را به سنين پايين تر كشانده است.

دكتر غلامعلي افروز با تاكيد بر توجه معلمان و روان شناسان به كاهش سن بلوغ جنسي نوجوانان گفت: دانش افزايي در حوزه بلوغ جنسي و توجه به رشد اخلاقي و جسماني در حوزه علوم تربيتي و آموزش و پرورش بايد بيشتر مد نظر مسئولان قرار گيرد.

وي در ادامه به ضرورت آموزش و اطلاع رساني صحيح درباره معيارهاي ازدواج مناسب اشاره كرد و افزود: هم كفو بودن، شباهت هاي ظاهري از قبيل تحصيلات و سن نيست بلكه اصل كفويت براساس آموزه هاي ديني، پاك بودن هر دو فرد و ويژگي هاي روان جسمي است و چه بسا تجارب حرفه اي افراد بالاتر از مدارك تحصيلي آنان محسوب شود.

رئيس سازمان نظام روانشناسي، خانواده را محبوب ترين بنا از ديدگاه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله دانست و گفت: مطالعات جهاني در زمينه خانواده نشان مي دهد ريشه اصلي همسر ستيزي و انزواي عاطفي و فيزيكي همسران در دافعه هاي رواني و جنسي خلاصه مي شود.

وي افزايش تنوع طلبي در مردان را عامل بيشتر آسيب هاي خانوادگي دانست و گفت: فضاهاي مجازي غيرمجاز، لوح هاي فشرده و فيلم هاي ماهواره اي، آسيب پذيري خانواده ها را جدي تر كرده است.

دكتر افروز به پيشنهاد اختصاص يك مشاور براي هر هزار نفر در شهرهاي پر جمعيت اشاره كرد و گفت: متاسفانه به علت حمايت نكردن دولت هاي كنوني و گذشته، به بسياري از طرح هاي مختلف سازمان نظام روانشناسي بها داده نمي شود و تعرفه هاي پيشنهادي اين سازمان مبني پذيرش بخشي از هزينه هاي مشاوره و روانشناسي در بيمه ها تحقق نيافته است.

جنگ طلبي به بهانه دموكراسي

«راشا تودي» از «الگوي جديد» آمريكا براي اعمال نفوذ و دخالت در امور كشورهاي هدف و تامين هزينه آن از جيب ماليات دهندگان آمريكايي خبر داد.

پايگاه خبري روسي «راشاتودي» نوشت: واشنگتن ميلياردها دلار از پول ماليات دهندگان آمريكايي را در حمايت از آنچه «حاميان دموكراسي در خارج از مرزهاي آمريكا» مي نامد هزينه مي كند. «اعمال نفوذ در سياست هاي داخلي كشورهاي موردنظر در راستاي منافع واشنگتن» هدف اصلي است كه به نوشته اين رسانه روسي، آمريكا در پوشش حمايت از دموكراسي به دنبال آن است.

براساس اين گزارش، به عنوان مثال آژانس توسعه بين المللي آمريكا تاكنون 9 ميليارد دلار صرف توسعه طرح هاي خود از طريق تامين مالي، آموزش و هدايت نيروهاي حامي آمريكا در كشورهاي موردنظر كرده است. اين گزارش مي افزايد، بنياد اعانه ملي براي دموكراسي (NED) يكي ديگر از موسسات آمريكايي است كه فقط در سال 2009 ميلادي 132 ميليارد دلار دريافتي خود از سازمان هاي دولتي آمريكا را تحت عنوان اشاعه دموكراسي در كشورهاي موردنظر هزينه كرده است. اين گزارش در ادامه با اشاره به وجود ده ها موسسه مشابه ديگر تاكيد مي كند، به رغم ادعاي رؤساي اين موسسات مبني بر نبود هرگونه ائتلاف سياسي بين هيات هاي مديره، نگاهي گذرا به اسامي گردانندگان آنها حكايت از موضوع ديگري دارد: وزراي خارجه پيشين آمريكا، مشاوران امنيت ملي، نمايندگان كنگره و حتي برخي مقام هاي دولت هاي بوش و كلينتون، رؤساي جمهور پيشين آمريكا از جمله گردانندگان اصلي اين موسسات هستند. به نوشته «راشا تودي» مرور سابقه اين افراد به خوبي اين حقيقت ابتدايي را براي انسان قابل درك مي كند كه دولت آمريكا نه به فكر دموكراسي در كشورهاي ديگر بلكه به دنبال سلطه بر جهان است. مردم «هندوراس» نمونه آشكار بلايي است كه طرح توسعه دموكراسي واشنگتن بر سر آنها آورده است.

اين گزارش خاطرنشان مي كند، آژانس توسعه بين المللي آمريكا طي 25 سال گذشته طرح هاي به اصطلاح توسعه دموكراسي را در بيش از 100 كشور جهان اجرا كرده و بودجه امسال آن نيز يك ميليارد دلار اعلام شده است.

اين گزارش در پايان با اشاره به اظهارات «ويليام بلوم» مورخ و نويسنده آمريكايي مي نويسد: آمريكا به ناچار بايد سازمان جديدي كه نام زيباي دموكراسي بر آن نهاده شده را تاسيس مي كرد تا فارغ از ارتباط با «سيا» كه لكه ننگي بر پيشاني آن بود، به فعاليت هاي خود ادامه دهد.

خاکیان افلاکی شده

به ياد بسيجي شهيد «حميدرضا ملاحسني»

شهيدي كه همه را شفاعت مي كند

سالها بود خانواده منتظر بودند. دو سال پيش برادران شهيد مي خواستند مقبره اي را به صورت نمادين براي ايشان برپا كنند. شهيد به خواب برادرش مي آيد و مي گويد دست نگه داريد. بعد از 2 سال شبي خواهر شهيد در خواب مي بيند كه در منطقه پونك سردار جنگل تشييع پيكر شهداست و شهيدملاحسني هم حضور دارد. از او مي پرسد شما اينجا چه مي كني؟ شهيد مي گويد من آمده ام شفاعت كنم... تمام اينها را... سپس مي گويد من حتي كساني كه در پياده رو راه مي روند و براي تشييع هم نيامده اند شفاعت مي كنم...

خواهرشهيد هميشه سر مزار شهيد پلارك (شهيدي كه از مزارش بوي عطر پراكنده مي شود) مي رود. در يكي از روزها قسمت بالاي سر اين مزار در قاب بالاي سر، در يك عكس برادر خود را كنار شهيد پلارك مي بيند كه بالاي سرش علامت ضربدري وجود دارد. پس از بررسي، خانواده شهيد پلارك را جويا مي شود. خانواده ايشان مي گويند: شهيد پلارك هركدام از دوستانش به فيض شهادت نائل مي شدند بالاي سرشان يك ضربدر مي زد و معلوم گرديد كه شهيد ملاحسني از دوستان و همرزمان شهيد پلارك بوده.

خواهر شهيد ملاحسني، شهيد پلارك را به بي بي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) قسم مي دهد كه به برادرم بگو نشانه اي چيزي از خودش به ما بدهد...

بعد خواهر شهيد خواب مي بيند كه شهيد مي گويد من در بوستان نهج البلاغه در رديف وسط هستم. در تاريخ 12دي امسال هم مراسم تعويض سنگ قبر انجام مي شود بياييد كه قرار است همه را شفاعت كنم...

فرازي از وصيت نامه شهيد:

با سلام و درود بي كران به محمد و آل محمد(ص) كه خط سرخ شهادت را ترسيم نموده تا به انسانها راه خدا رسيدن را بياموزد، به ما ياد بدهد كه در مقابل دشمنان اسلام و اهل بيت و معصومين كه چگونه مبارزه كنيم و امروز اين ثلاله پاك رسول الله، زاده زهرا(س)، خميني روح الله است كه چراغ روشنايي راه ما مي باشد و اين مسئوليت خطير رهبري را به عهده دارد. شهادت راحت ترين و آسانترين و بهترين راه رسيدن به خداوند مي باشد. شهادت بالاترين درجه كمال انسان است. اي افرادي كه وصيت نامه اين حقير را مي شنويد زندگي اين دنيا را خانه اصلي خود مپنداريد كه زندگي در رفتن است و ما به قصد رسيدن به خوشي به اين دنيا نيامده ايم، اينقدر به فكر دنياي فاني نباشيد كه چشم برهم زنيد پير شده ايد و پايتان لب گور است و آن وقت ديگر خيلي دير شده است. «وماالحياه الدنيا الا متاع الغرور» و جز اين نيست كه دنيا فريب و دروغ است. به فقرا و جبهه هاي جنگ و جنگ زدگان كمك كنيد.

به ياد بانوي شهيد «محبوبه دانش آشتياني»

شهيد بنت شهيد

بانوي شهيد «محبوبه دانش آشتياني» در يكي از روزهاي سرد زمستان سال 1340 به دنيا آمد. سال اول و دوم راهنمايي را در مدرسه رفاه گذراند. رژيم پهلوي اين مدرسه را كه پايگاه جوش و خروش عليه آن حكومت بود تعطيل كرد. بچه هاي مدرسه رفاه، دست پرورده كساني چون شهيدباهنر و رجايي بودند كه دخترهاي مدرسه رفاه را ساده پوش و سخت كوش، تربيت مي كردند. و محبوبه مصداق آشكار آن بود. درفعاليت هاي انقلابي عليه رژيم شاه بسيار سختكوش بود. او زير نظر شهيد مالكي و شهيد بهشتي، قرآن كار مي كرد. به دنبال يادگيري و دانستن چيزهايي بود كه يك دختر هفده ساله درآن زمان، كمتر به آن ها مي پرداخت.

هميشه از كار حرف مي زد و مي گفت:«از بيكاري، زياد ضربه خورده ايم!» از درس نخواندن بچه ها رنج مي برد. مي گفت:«نبايد به بهانه مبارزه، در درس خواندن تنبلي كرد. بايد به خاطر هدف، بهتر درس خواند.»

جمله ها و نكته ها

1- گل، بي آب شكوفا نمي شود و سعادت بدون محبت به وجود نمي آيد.

(ماكسيم گوركي)

2- سعادتمند كسي است كه به مشكلات و مصايب زندگي لبخند بزند.

(كريستوفر مارلو)

3- سعادت عادت است؛ آن را پرورش بدهيد.

(آلبرت هوبار)

4- سعادت بسته به كار و جسارت است.

(انوره دوبالزاك)

5- سلامتي سعادت بزرگي است كه هيچ كس قدر آن را نمي داند.

(رنو)

6- خوشبختي خانوادگي، بلندترين و محكم ترين و شيرين ترين سعادت هاست.

(ولتر)

7- سعادتمند كسي است كه در هجوم و مقابله با مصايب خود را نبازد.

(بلز- پاسكال)

بيژن غفاري ساروي

از تهران

 به ياد شهيد بسيجي «محمدرضا ربيعي»

دعا كنيد شهيد شوم

شهيد «محمدرضا ربيعي»، آبان 1343 در شهر آبادان از مادري فاضله بنام فاطمه و پدري متقي بنام نجفقلي پا به عرصه وجود نهاد. او در سن قانوني وارد مدرسه شد و توانست با عشق و اراده آهنين در سن 16 سالگي ديپلم را اخذ نمايد. در اوايل سال 57 با شناخت راه و روش امام خميني در صف مبارزين قرار گرفت. مي گفت مردن حق است ولي وقتي امام حسين(ع) در نصف روز بهترين فرزندان و يارانش را تقديم اسلام، قرآن و خدا مي كند پس ما هم كه ادعا مي كنيم پيرو امام حسين(ع) هستيم واقعاً حيف است بجز شهادت به مرگ ديگري دنيا را ترك كنيم.

در كردستان خطاب به شهيد محمد بروجردي مي گويد من از شما مي خواهم دعا كني من هم شهيد شوم. به مادرش مي گويد برايم دعا كن تا فرداي قيامت خانم فاطمه زهرا(س) از من و شما راضي باشد و در مقابل امام حسين شرمنده نباشم. مي گفت بدانيد اين انقلاب و اين كشور صاحب دارد و صاحبش بزودي مي آيد و دنيا را از شر آمريكا و خائنين نجات مي دهد. آري در نهايت محمدرضا در تاريخ 11/1/63 پس از ماهها حضور در جبهه ها در منطقه عملياتي سردشت بشهادت رسيد.

به ياد طلبه بسيجي شهيد «محمدعلي آقا كوچكيان»

از خون جوانان وطن آراسته گشته

طلبه فاضل مدرسه علميه امام صادق(ع) شهيد آقا كوچكيان با هجوم كفتاران بعثي عازم جبهه هاي حق عليه باطل شد. در بهمن ماه سال 06 در شهر شوش از ناحيه پا مجروح گرديد. در عمليات رمضان نيز شركت نمود و براي بار دوم تركش هاي دشمن بر بدنش باريد و در آخرين صفحات خونين حياتش در عمليات محرم در پاتك دشمن به شهادت رسيد و در زير آتش و تير دشمن دو ماه پيكرش در منطقه ماند و پس از آن بر روي دستان با كرامت مردم اصفهان تشييع گرديد و روح بلندش در كنار برادر شهيدش آرام گرفت.

طلبه بسيجي شهيد «محمدعلي آقا كوچكيان» سال 3134 در اصفهان متولد شد و در 9/9/1136 در منطقه پاسگاه شرهاني به شهادت رسيد.

در فراق يار

آيت الله العظمي ناصر مكارم شيرازي

سالها رفت و دلم در تب و تاب است هنوز

نقش مستوري من نقش بر آب است هنوز

به طرب حمل مكن سرخي رويم كه ز هجر

قلب آكنده ز غم ديده پر آب است هنوز

من كجا؟ يار كجا؟ طالع بيدار كجا

من اسير غم او، بخت به خواب است هنوز

دامنش گيرم اگر لطف خدا يار شود

ليك افسوس كه اين قصه سراب است هنوز

سخت من طالب ديدار و تو غايب ز نظر

ز آتش هجر تو اين قلب كباب است هنوز

همچو يك قطره آبيم به درياي جهان

زندگي زودگذر، همچو حباب است هنوز

«ناصر» از عشق تو آموخت سخن گفتن را

زين سبب گفته او گوهر ناب است هنوز

موضوع انشا

در زنگ انشا روز شنبه گفت استاد

موضوع انشاي شما امروز آزاد

گفتم به خود از چه نويسم پول يا علم

ازخود پرستي يا شكيب و صبر يا حلم

از عشق گويم بحث تكرار است و غمها

از زندگي گويم و يا از بيش و كمها

اما خيالم جمله ها را دسته مي كرد

حرف الفبا ذهن من را خسته مي كرد

چشمان خود بستم قلم پرواز مي كرد

او غنچه هاي حرف ها را باز مي كرد

او با محبت جمله ها را نقش مي كرد

دستم نبود آري قلم اين مشق مي كرد

از روز عاشورا نوشت و روز محشر

غوغاي حق بر باطل و از نيزه و سر

او از خدا گفت و نواي عشق بازان

از حلق يك كودك بريده توي ميدان

آري ديد چشم رقيه خون چكيده

او دربغل دارد سر بابا بريده

او گفت از آن خواهري كه داغ ديده

قلبش شكسته پشت او گشته خميده

او مي نوشت از تشنگي از خستگي، درد

از دست ها و مشك آب وخيمه و مرد

هفتادو دوسر روي نيزه روسفيدند

سربازارباب حسينند عشق چيدند

وقتي كه خواندم مطلبم اشك همه ريخت

تقديم كردم بر قلم اين نمره ي بيست

فاطمه كشراني – تهران

اگر اين گونه ماني ...

شرمنده دل گر شدي شايد تواني

شب تا سحر را مثل ما بيدار ماني

هر شب برايت يك غزل دل مي سرايد

شايد كه معناي ترحم را بداني

ياد تو شايد روزگاري محو گردد

بي شك چنين گردد اگر اين گونه ماني

نازك تر از اين دل نيابي جاي ديگر

بازي سنگ و شيشه را حتما تو داني

شيواترين نغمه براي گل چه باشد

اي كاش روزي اين غزل را هم بخواني

ابيات پيش چشم تو كم خواهد آورد

رحمي نما رحمي بر اين دل گر تواني

يك مثنوي حرف نگفته دارد اين دل

آيا تواني يك نفس آن را بخواني

امشب اگر خواب تو را در خواب بينم

ترسم به خوابت هم مرا از خود براني

نزديك شد صبح و نيامد خواب بر چشم

در عيش و مستي كوش اي دل تا جواني

حسين گودرزي

سه اثر ویرانگر گناه ...

 از وبلاک(دل نوشته های دو دختر شهید)

آیا می‌دانید با گناهی که می‌کنید، چه بلایی دارید سر خودتان می‌آورید؟

قطعا نمی‌دانید که چنین می‌کنید وگرنه چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!

اما می‌خواهم صورت شما به آتشی که به خرمن وجود خود می‌زنید نزدیک کنم تا شاید سوزی که به گونه‌هایتان می‌نشنید، شما را به هراس آورده و خدا کند که خود را عقب کشید.

حضرت زین‌العابدین علیه السلام می‌فرماید: «گناه»، سه خسارت سنگین به بار می‌آورد:

خسارت اول گناه، پوشاندن لباس ذلّت ... اََلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلّتِی1

گناه انسان را در پیشگاه خداوند بسیار خوار، و بی‌ارزش می‌کند. اگر این پستی و بی‌مقداری در وجود آدم بماند و با توبه، فرد به عزت و شخصیت انسانی‌اش بر نگردد، در قیامت، راه نجات بر روی او بسته خواهد بود.

سند این سخن، آیۀ نهم سورۀ مبارکۀ اعراف است که حق تعالی می‌فرماید: وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ... «خف»؛ یعنی سُبک، بی‌ارزش و بی‌مقدار....فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ. (همان). اینها در قیامت می‌بینند که با گناه، تمام سرمایۀ وجودشان را تباه کرده و در زندگی‌شان چیزی که در میزان قیامت قابل وزن باشد تا بر آن پاداش داده شود، نمانده است. وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ. یعنی خسران و تباهی اصل وجود؛ یعنی این قدر بی‌مقدار و بی‌ارزش شدند که انگار از آن‌ها چیزی نمانده که آن را به حساب بیاورند. اگر این گناهان ظاهر و آشکار هم باشد، در میان خانواده، جامعه و آشنایان، آبروی‌شان رفته و پیش چشم دیگران هم پست و بی‌مقدار و بی‌اعتبار می‌شوند.

خسارت دوم گناه، دوری از قرب حق ... جَلَّلَنْیِ الّّتَبَاعُدُ مِنْكََ لبَاسَ مَسَكَنَتِی

به تدریج گناه باعث دور شدنم از حضرتت شده است. این دوری تا جایی ممكن است ادامه پیدا كند که من را از هر عبادتی و خدمتی بازداشته و زمین‌گیر سازد: ثُمَّ كَانَ عَاقِبَه الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوءى‏ أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ (روم: 10).

«گناه»، وقتی زمانش طولانی شود و دایمی گردد و به تعبیر خود قرآن، مَا كَانُوا یَعْمَلُونَ: پی در پی و پیوسته شود، تا وقت مرگ باعث می‌شود که تمام نیروهای معنوی انسان از دست برود و او تبدیل به ُاُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ (اعراف: 179) گردد؛ كه دیگر نمی‌تواند نه قدم عبادت بر‌دارد، و نه قدم خدمت. این گونه، «گناه»، انسان را خلع سلاح می‌کند.

خسارت سوم گناه، مرگ قلب ... وَ اَمَاتَ قَلَبِی عَظَیمَ جَنَایَتِی

امّا ضرر و خسارت سوم گناه که سنگین‌ترین خسارت است، و در بیان آن، امام زین العابدین علیه السلام خود متأثّر شده و در پیشگاه پروردگار به التماس و گریه می‌افتد: وَ اَمَاتَ قَلَبِی عَظَیمَ جَنَایَتِی: «گناه»، باعث مرگ قلب می‌شود.

وقتی قلب بمیرد خدا در افق یک مّیت، چه طلوعی دارد؟ خدا اگر بخواهد با صفاتش طلوع کند، طلوع حضرت حی در افق حی خواهد بود. هیچ وقت حضرت حی در افق میت، طلوع نمی‌کند، میّت هر کس می‌خواهد باشد.

قلب مرده، نه محلّ طلوع رحمانیت است، نه محل طلوع رحیمیت؛ نه محلّ طلوع حکمت است، نه محلّ طلوع لطف؛ نه محلّ طلوع مهر است، نه محلّ طلوع رزاقیت؛ نه محلّ طلوع ربوبیت.

امیرمؤمنان علیه السلام این قلب مرده را در سینه هر کس دید، چنین توصیف نمود: فَالصُّورَة صُورَة إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ (نهج‌البلاغه، خطبه 85).‏ قیافه، قیافه آدمیزاد است و قلب، قلب حیوان؛ یعنی دل، دلِ شتر، گاو، الاغ، سگ و گرگ است. این دل‌مردگی، خسارت «گناه» است.

اما درمان این بیماری خانمان سوز

تنها درمان گناه توبه است و توبه یعنی به سوی عزت رفتن. توبه یعنی رفتن به سوی این كه صلاح از دست رفته را برگرداند. توبه یعنی مرده را زنده کردن.

دختران پاک و نجیب

از وبلاک(دل نوشته های دو دختر شهید)

حجاب صدفی است که گوهر عفت ما را حفظ می کند

حجاب و عفت در کلام شهیدان ...

تقدیم به تمامی دختران پاک و نجیب ایران زمین ...

ترس دشمن از حجاب زینب است

حفظ چادر انقلاب زینب است

 امام خمینی(ره) :

این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید پنجاه سال عبادت کردید

و خداوند قبول کند یک روز هم یکی از وصیت نامه ها را بگیرید ومطالعه کنید و فکر کنید

 این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند ...

بابامون شهید ابراهیم نجاتی :

از خواهرانم می خواهم با رعایت حجاب و مسائل دینی  و اسلامی مشت محکمی به

دهن شمنان انقلاب بزنند

رئیس جمهور شهیدمحمدعلی رجایی:

خواهران ما درحالی که چادر  خود را محکم بر گرفته اند خود را هم چون فاطمه و زینب

 حفظ می کنند و هدف دار در جامعه حاضر شده اند

شهید عبدالله محمودی :

 و تو ای خواهر دینی ام چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است از خون سرخ

 من کوبنده تر است

شهید رحیم نجفی :

خواهرم محبوب باش و باتقوا که شمائید که دشمن را با چادرهایتان و تقوایتان میکوشید

حجاب تو سنگر تو است تو از داخل حجاب دشمن را می بینی ودشمن تورا نمی بیند

شهیدمحمد کریم غفرانی :

حفظ حجاب همچون  جهاد در راه خدا است

شهید حمید رضا نظام:

خواهرم از بی حجابی است اگر عمر گل کم است و نهفته باش و همیشه گل باش

شهید سید محمد تقی میرغفوریان:

از تمام خواهران می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند

شهید صادق مهدی پور :

 یک دختر نجیب باید با حجاب باشد

شهید بهرام یادگاری :

 خواهرم حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند

شهید حمید رستمی :

به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س)قسمتان می دهم حجاب را حجاب را حجاب

 را رعایت کنید

شهید علی اصغر پور فرح ابادی :

 خواهران مسلمان حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد برادران

 مسلمان بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خوهران خواهد شد

شهید علی رضائیان :

حجاب شما جامعه را ازفساد به سوی معنویت وصفا میکشاند.

شهید علی روحی نجفی :

 از خواهران گرامی خواهشمندم حجاب خودرا حفظ کنند زیرا حجاب خون بهای

شهیدان است

شهید غلامرضا عسگری :

 مادرم ... من با حجاب و عزت نفس شما رشد پیدا کردم

شهید محمدحسن جعفرزاده :

ای خواهرم:قبل ازهرچیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تاازسرخی خون من

شهید محمد علی فرزانه:

خواهرم زینب گونه حجابت راکه کوبنده تر از خون من است حفظ کن

راستی خواهران و برادران عزیز آیا ماها داریم به رهنمود های این

 یاران حسین(ع) عمل می کنیم ؟؟!!

كبوتر حرم

يك كبوتر مي شوم

مي پرم تا خانه ات

مي نشينم اندكي

باز روي شانه ات

***

آب و دانه مي خورم

توي صحن انقلاب

هرطرف را بوكني

بوي گل بوي گلاب

***

ضامن من مي شوي؟

اي امام مهربان!

يك كبوتر مي شوم

مي پرم تا آسمان

زهرا مقصودي شوريجه

شيراز

گنجشك وخدا

مدت ها بود كه گنجشك به خدا هيچ سخني نمي گفت. فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان مي گفت: من تنها گوشي هستم كه غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي كه دردهايش را در خود نگه مي دارد. و سرانجام گنجشك روي شاخه اي از درختان خدا نشست فرشتگان چشم به لب هايش دوختند گنجشك هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود و گفت: با من در ميان بگذار آنچه سنگيني سينه ي توست گنجشك گفت: لانه ي كوچكي داشتم آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي كسي ام طوفانت آن را از من گرفت تنها دارايي ام همان لانه ي محقر بود كه آن هم...!

و سنگيني بغض راه را بر كلامش بست... سكوتي در عرش طنين انداز شد .

خدا گفت: ماري در راه لانه ات بود و تو خواب بودي به باد گفتم: تا لانه ات را واژگون كند آنگاه تو از كمين مار پر گشودي. گنجشك خيره، در خدايي خدا مانده بود خدا گفت: و چه بسيار بلاها كه به واسطه ي محبتم از تو دوري كردم و تو ندانسته به دشمني ام برخاستي اشك در ديدگان گنجشك نشسته بود ناگاه چيزي در درونش فرو ريخت هاي هاي گريه هايش ملكوت خدا را پر كرد...

زهرا غفوري/ قزوين

فصل باران

رحمت فرود آمد

از نردبان باران

لبخند مي كند گل

بر چهره بيابان

***

صحراي گرم و سوزان

تر مي كند لبش را

گويا فرونشانده

باران كمي تبش را

***

هر بذر خفته در خاك

بيدار گشت حالا

از شانه مي تكاند

گرد و غبارها را

***

تعبير گشت گويا

آن خواب هاي صحرا

خواب بنفشه و گل

خواب درخت زيبا

قنبر يوسفي- آمل

آفتاب اول

ياعلي ، علي ، علي !

اي امام و اي ولي !

در مسير روشني

آفتاب اولي

***

يار ياس و ياكريم

مهربان تر از نسيم

دست آسماني ات

سايبان هر يتيم

***

اي امام خوب ما !

اي گل محمدي!

در زمين و آسمان

جانشين احمدي

***

برلبان ما همه

عطر خوب نام توست

راه ما در اين جهان

روشن از كلام توست

محمد عزيزي (نسيم)

10توصيه ضد افسردگي

1) بيش از اندازه به خودتان توجه نکنيد وقتي زياد درباره مسايل خودتان حرف ميزنيد و فکر ميکنيد، افسردگي ادامه پيدا ميکند.

2) از به کار بردن کلماتي مانند «نميتوانم» و «نبايد» خودداري ورزيد و به جاي آن کلماتي چون «ميتوانم» و «ميخواهم» استفاده کنيد. مثبت بينديشيد.

3) به کار سرگرم شويد. وقتي در کارهاي خيريه مشغول ميشويد، حس خوشايندي ميگيريد.

4) جواب «نه» دادن گاهي بسيار لازم است وقتي در شرايطي هستيد که حس ميکنيد انجام فلان درخواستي که شده آزارتان ميدهد، به راحتي بگوييد: نه!

5) صحبت کنيد و احساسات ناخوشايند را در دل حبس نکنيد و با ديگران (فرزندان، دوستان) راجع به آن حرف بزنيد. بروز ندادن احساسات اسباب تنش ميشود. وقتي حرف بزنيد، از شدت خودخوري شما کاسته ميشود. خودخوري صفت افسردههاست.

6) محدوديتهاي خود را بشناسيد. بايد بدانيد چه کارهايي از عهده شما ساخته است. متناسب با توانمنديهايتان مسووليت بپذيريد. اگر حس ميکنيد نميتوانيد نوه کوچکتان را نگه داريد، با گفتن اين موضوع به فرزندتان آسوده خيال ميشويد. او بايد توانايي شما را بفهمد.

7) بهطور منظم ورزش کنيد.

8) غذاي مناسب بخوريد و استراحت کافي داشته باشيد. به تنهايي غذا نخوريد، با ديگران غذا خورن به مراتب جالبتر است.

9) به فعاليتهاي مورد علاقهتان بپردازيد. به بهانه اينکه پول نداريد يا بيمار هستيد، گوشهگيري نکنيد. خيلي از کارها را ميتوان بدون پول يا بدون سلامت کامل جسمي انجام داد.

10) افراد موفق هم سن و سال خود را ببينيد. به طور مثال، همين چند روز پيش در راديو با سالمندي گفتگو کردند که به نهضت ميرفت تا سواد بياموزد. به اين همت او غبطه بخوريد و شروع کنيد.

راز خدایی

الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی

تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی

شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید

سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی

دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید

الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی

فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها

تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی

ز چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن

تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی

نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی

یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی

تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی

تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی

دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته

تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی

به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری

به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی

ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری

دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی

منبع : شیعتی

ارتباط طول عمر و درك طعم تلخي

پژوهشگران ايتاليايي در بررسي هاي خود دريافتند افرادي كه توانايي بالايي در درك طعم تلخ دارند با احتمال بيشتري نسبت به ساير افراد مي توانند تا 100 سالگي عمر كنند.

محققان دپارتمان بيولوژي دانشگاه پيزا در بررسي هاي خود يك تغيير ويژه را بر روي يك ژن گيرنده طعم تلخي يافتند كه اين تغيير ژنتيكي در افراد 100 ساله وجود دارد.

اين محققان در اين خصوص اظهار داشتند: «ما مي توانيم پنج طعم بنيادي يعني شيريني، شوري، ترشي، تندي و تلخي را درك كنيم. اما در حقيقت بيشتر ژن هاي انسان كه در درك طعم دخالت دارند براي درك طعم تلخي هم متخصص شده اند.»

به گفته اين محققان، 25 طبقه از مواد تلخ وجود دارند كه انسان ها مي توانند اين 25 گروه را برپايه تغييرات ژنتيكي درك كنند. اين دگرگوني هاي ژنتيكي موجب مي شود كه اشكال مختلف تلخي با حساسيت هاي مختلفي درك شوند.

نتايج اين بررسي ها نشان داد كه هر يك از انسان ها طعم ها را به روش متفاوتي درك مي كنند و به همين علت است كه بعضي افراد كاملا از درك تلخي عاجزند و برخي ديگر حساسيت بسيار بالايي نسبت به درك اين طعم دارند.

ميراث ژنتيكي كه درك طعم ها را امكان پذير مي كند بر روي عادات غذايي و به روشي مثبت يا منفي بر روي بسياري از شاخص هاي سلامتي مثل كلسترول، وزن بدن و حتي طول عمر اثر مي گذارد.

اين محققان افزودند: «تاكنون تصور مي شد كه توانايي ما براي درك مواد تلخ براي جلوگيري از بلع مواد سمي است. درحالي كه به تازگي كشف شده است كه ژن هاي مسئول درك طعم تلخي حتي در روده و پانكراس نيز پيدا مي شوند و بسياري از عملكردهاي مهم فيزيولوژيكي مثل حركات حلقوي روده و معده، متابوليك و كنترل سطح انسولين خون را تنظيم مي كنند.»

اكنون نتايج اين تحقيقات جديد نشان مي دهد كه بين روشي كه افراد از طريق آن طعم تلخي را درك مي كنند و حالت سلامت آنها يك ارتباط نزديك وجود دارد.

براساس گزارش لاستمپا، اين دانشمندان با انجام تحقيقاتي بر روي 600 سالمند دريافتند كه يك تغيير ويژه بر روي يك گيرنده طعم تلخي در افراد بالاي 100 سال بسيار شايع است. به اين ترتيب اين تغيير ژنتيكي مي تواند اكسير طول عمر اين افراد باشد.               

روشي ساده براي كاهش وزن

فكر كردن مداوم به غذا به شما كمك مي كند تا وزن خود را كاهش دهيد.

محققان متوجه شدند فكر كردن در مورد غذا واقعاً به شما كمك مي كند از خوردن آن اجتناب كنيد.

زماني كه شما در طول روز در مورد يك وعده غذايي خوشمزه فكر مي كنيد در حقيقت تمايل شما براي آن غذا كاهش پيدا مي كند.

در اين روش شما نبايد فقط در مورد غذا فكر كنيد، بلكه بايد مرتب خود را در حال خوردن آن تصور كنيد. به اين ترتيب مكانيسم هاي طبيعي كنترل اشتها و غذا خوردن در بدن به شكلي تحريك مي شوند كه در نهايت تمايل شما براي خوردن غذا كاهش مي يابد.

دكتر كري موروگ محقق ارشد اين مطالعات از دانشگاه كارنيگ ملون در پيتس بورگ در اين باره گفت: ما متوجه شديم افرادي كه مرتب خود را در حال خوردن غذا تصور مي كنند به مرور زمان تمايلشان براي مصرف آن غذا كمتر مي شود و در نهايت كمتر غذا مي خورند.

در اين مطالعات دانشمندان از گروهي داوطلب خواستند به طور مرتب به خوردن يك غذاي شيرين فكر كنند. در پايان يك ظرف شيريني در اختيار اين داوطلبان قرار گرفت و از آنها خواسته شد تا مي توانند از اين شيريني ها مصرف كنند. افرادي كه دفعات بيشتري خود را در حال خوردن اين شيريني ها تصور كرده بودند كمتر از ديگران توانستند شيريني بخورند.

اين يافته ها كه در نشريه ساينس به چاپ رسيده است، نشان مي دهد فكر كردن در مورد يك غذاي خاص داراي يك اثر رواني است كه از آن به عنوان عادت سازي ياد مي شود. با استفاده از اين روش تمايل غذا خوردن حتي تا 50درصد كاهش مي يابد.

در نتيجه با انجام اين تحقيقات مشخص مي شود اين باور قديمي كه فكر كردن در مورد غذا باعث افزايش اشتهاي انسان مي شود كاملا نادرست است و در اصل بايد گفت با اين شيوه انسان ها تمايل به غذا خوردن پيدا نمي كنند. 

پول هم سرطان زاست!

متخصصان آمريكايي هشدار دادند: كاغذ پول و رسيدهاي مالي به دليل اين كه حاوي ماده شيميايي بيسفنولA و BPA هستند، مي توانند سرطان زا باشند.

BPA نوعي ماده شيميايي است كه با بروز سرطان و همچنين بلوغ زودرس در ارتباط است.

به گفته متخصصان، اين ماده شيميايي در واقع از هورمون زنانه استروژن تقليد مي كند و پژشكان از مدت ها پيش مي دانسته اند كه BPA براي سلامتي به ويژه براي كودكان خطرناك است.

در بررسي هاي اخير گروهي از متخصصان آمريكايي در انجمن مواد سمي ايالت واشنگتن، روي كاغذهاي حرارتي رسيدهاي مالي و كاغذ پول آزمايش انجام دادند.

به گزارش روزنامه ديلي اكسپرس، اين گروه دريافتند كه نيمي از اين كاغذها در رسيدهاي مالي، آلوده به مقادير زيادي از BPA هستند.

اين ماده شيميايي براي مرئي كردن جوهر روي رسيدهاي حرارتي مورد استفاده قرارمي گيرد. بنابراين اگر فردي فقط 10 ثانيه چنين برگه اي را در دست خود نگه دارند،

5/2ميگروگرم از ماده BPA از كاغذ به انگشت وي منتقل مي شود. همچنين ماليده شدن اين برگه هاي مالي به يكديگر 15 برابر امكان انتقال BPA به دست كاربران را افزايش مي دهد.